سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سلام 

دوستان عزیزم سلام.خوشحالم که بعد از مدتی طولانی دوباره به جمع وبلاگ نویسها برگشتم.راستش دقـیقاً نمی دونم توی این وبلاگ از چه چیز هایی با هم صحبت خواهیم کرد ولی مطمئناً محوریت تا حدّ زیادی با شعر و ترانه ست.جا داره توی اولین سطرهای نوشتم تشکری داشته باشم از« شایا تجلی» عزیز و وبلاگ ِ « رها تر از پرنده» که شور نوشتن و سرودن رو دوباره توی وجود من زنده کردن... خوب انگار نوشته هام زیادی رسمی شدن! هر چند قلمم واقعاً اینطور نیست به هر حال شما به بزرگی خودتون ببخشید. برای اولین شماره شعر" مشق افسوس" رو براتون آماده کردم،هر چند بعد از دوباره خوندنش تازه فهمیدم که به عنوان اولین شعر یه وبلاگ چقدر تلخ و غم انگیزه! شاید دلیلش این باشه که قبل از انتخاب شعر بهم خبر دادن که یکی از مهمترین درسامو افتادم!! خدا نصیبتون نکنه.به هر حال قراره هفته ی دیگه بریم با استاد مربوته صحبت کنیم.شما هم دعا کنید دم گرم من در آهن سرد وجود استاد کارگر بیفته!!!قول می دم شعر بعدی امیدوارانه تر از این یکی باشه.فعلاً خدا حافظ، و ضمناً منتظر نظراتتون هم هستم.

« مشق افسوس »

سیل خاطرات را، شبی تاریک

در گورستان حقایق به خاک خواهم سپرد

و خیال را در غم خانه ی نمور عقل نهان خواهم کرد

گویی قداست ِ عشق را جایگاهی نیست

وشعور، سادگی ِ شعر را به سخره می گیرد

گریزی نیست...

گاهی در این خیالم که ساقه ی نحیف نیلوفر ِخواهش

زین پس به کدامین پیکر ستبر خواهد آویخت

و تکیه گاه محبت را از که طلب خواهد کرد...

از پس پنجره، هماغوشی ِخزانزده ی برگ را

با پیکر سرد  ِ مرگ به نظاره می نشینم

و افسوس را آرام و بی صدا

در دفتر سیاه  ِحقیقت

سر مشق می کنم...

 


نوشته شده توسط مینا در چهارشنبه 84/11/5 و ساعت 1:21 صبح 
نظرات دیگران()
طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ
بالا