سلام
به شجاعتتون آفرين ميگم.
اما به نظر من انتخاب اون معيارها براي افراد خيلي مهمه. بعضي خط قرمزها بايد باشه كه محك اول براي افراد قلمداد بشه يعني اگه كسي از يكي از اون خطها خارج ميزد ديگه نشه روش حساب كرد.
اين در شرايط عقلاني تعيين ميشه و اگه به عنوان يك محك ازش استفاده كنيم خيلي اون موقع ها كه عشق به كلمون ميزنه و ديگه عقل بيچاره صداش به هيچ جا نميرسه كمك ميكنه.
يك سري هم خط زرد بايد داشته باشيم كه اگه خدايي نكرده يك روز خواستيم عاقلانه تصميم بگيريم كمكمون كنه و اگر هم عقلي در كار نبود عدم رعايتش زياد ضربه به زندگي نزنه.
دومين مطلب اينه كه بايد واقع بين باشيم. مثلا مورد 14 شما رو ميگم. اومديم و زندگيتون شروع شد و بعد از مدتي همسرتون بنا به دلايلي بيكار شد يا از كارش خودش اومد بيرون. حالا شما چيكار ميكني؟ مثل بقيه ميشي سوهان روحش و ميگي زودباش من به تو اعتماد كردم و ... يا مثل يك يار پشتش هستي و به اميد فرداي روشن كمكش ميكني؟
من اگه بودم اول 2 رو انتخاب ميكردم البته به اين دليل كه توي زندگي خودم احساسش كردم كه وقتي دعوا بالا ميگيره فقط يك نفر هست كه ميتونه حرف آخر رو بزنه. مامان من يا مامان اون قابل قبول نيستند اما وقتي خدا بگه ديگه نميشه چيزي گفت.
بعد 10 رو انتخاب ميكردم. بعد 8 و بعد 11. 6 و 12 هم خوب هستند.
موفق باشيد
ممنون كه خبرم كرديد.
امشب اگه خدا بخواد آپديت ميكنم. شايد هم فردا
يا علي