زمستان 84 - مثل زندگی |
سلام بچه ها و صبح به خیر.کم کم داریم به شروع سال جدید نزدیک می شیم و بوی عید از همه ی کوچه پس کوچه ها به گوش می رسه.اگه مثل من هنوز اتاقتونو مرتب نکردید بجنبید که وقتی باقی نمونده.ضمناً خونه تکونی خونه ی دل هم فراموش نشه! به 2 نفری که جواب مسابقه رو درست داده بودن(حسین و مهران فاتح) گفته بودم جایزه شون محفوضه ازون جایی که خیلی خوش قولم به عنوان جایزه 2کلیپ قشنگ براشون اینجا می ذارم: http://www.bia2.ir/flash/16.htm http://www.bia2.ir/flash/32.htm خوب بچه ها فعلاً دیگه برم ولی مثل سنجد زود بر می گردم. سلام.ببخشید انقدر دیر آپ شدم دانشجوییه و هزار مصیبت تو چند هفته ی اخیر همش در گیر انتخاب واحد و حذف و اضافه بودم و دیگه مغزم برای نوشتن جواب نمی داد هر چند الآن هم نسبتاً دارم اراجیف می گم!! خبر جدید اینکه تمام اون درد های بی درمان!مختص کامپیوتر بنده ی حقیر بود و الآن که از مرکز کامپیوتر دانشگاه براتون می نویسم تمام مشکلات رفع شده و ملالی نیست جز دوری شما! در مورد مسابقه هم باید بگم فقط 2 نفر جواب صحیح دادن:1- حسینderakhshesh.parsiblog.com و 2-مهران فاتح samimaneh.parsiblog.comکه جایزشون محفوضه! بله همونطور که دوستان گفتند جواب مسابقه دنیل راد کلیف بود که همه به اسم هری پاتر می شناسنش که عکسشو اون پایین براتون می ذارم ببینید.خوب با اجازتون من 10 دقیقه دیگه باید سر کلاس باشم .قول می دم زود زود آپ شم.مرسی که سر می زنید و نظر می دید.فعلاً خدا حافظ . سلام بعد از یه عمر دوباره آپ شدم.این کامپیوتر و تکنولوژی برتر هم حسابی دست مارو گذاشته توی حنا! راستی اونsms رو هم درست فرستاده بودم
سلام. تصور کنید ساعت 1:57 دقیقه ی صبح یهsms برات می یاد که توش فقط نوشته:Happy Vlentine این اتفاقیه که امشب برام افتاد ازون جایی که به قول دوستم شیدا من به هیچ دردی نمی خورم چون نه sms َم فعاله نه تو مسنجرم آف می یاد در نتیجه طی یه عملیات گانگستری رفتم تو اتاق خواهرم از بالا سرش موبایلشو برداشتم و جواب sms رو دادم!تا اینجاش زیاد بد نیست البته گذشته اینکه داشتم سن کوپ می کردم ازون سرقت کذایی.مسئله اینه که الان شک کردم sms رو به یه آدرس عوضی زده باشم!تصور کنید چه فاجعه ای می تونه در حال وقوع باشه!!دعا کنید فکرم اشتباه باشه وگرنه... بچه ها من نمی دونم سیستمم چش شده سلام بچه ها.مرسی از همه تون. نظراتونو که خوندم کلی ذوق کردم! اگه یه بار دیگه اون بالا رو نگاه کنید می بینید ساعت از 5 صبح هم گذشته ولی من هنوز نتونستم بخوابم امشب،یعنی امروزتقریباً به وبلاگ همه ی شما دوستای خوبم سر زدم هر چند نمی دونم چرا صفحه ی کامنت ها درست باز نمی شد و باعث شد نتونم برای همتون کامنت بذارم. خلاصه به حساب بی معرفتی نذارید. الان 2_3 روزه اینجا(شیراز)حسابی داره بارون می باره.الانم که دارم براتون می نویسم صدای بارون فضای اتاقو پر کرده.شبای بارونی آدم دلش می گیره مخصوصاً اینکه بی خوابی هم مزید بر علت بشه. خوب بی خیال بریم سر یه حرف دیگه...بذارید ازین فرصت استفاده کنم و تک تک از همه ی دوستایی که با نظراشون کمکم می کنن تشکر کنم: شایای عزیز که این وبلاگ رو بعد از آشنایی با اون راه انداختم و نظراتش همیشه دلگرمم می کنه هر چند مدتیه کم پیداست و نمی دونم چرا سراغی از من نمی گیره.شایا جان کجایی؟ روح الله مهربون که نظراتش همیشه سازنده وامیدوار کننده ست.روح الله جان از راهنماییات ممنونم. آبجی کوچیکه ی رنگین کمونی با پست های قشنگش که کلی باهاش دوستم می مهدی عزیز که هر وقت به وبلاگش سر می زنم موفق نمی شم کامنت بذارم.آقا مهدی تا حالا چند بار مطلب آخرتو خوندم نمی دونم چرا نمی شه کامنت گذاشت؟ 4030 عزیز که مدتیه ازش بی خبرم امیدوارم دوباره مطالب قشنگشو توی وبلاگش ببینم. سلامی به گرمی نفس های همراه شما.دوست دارم توی اولین سطر نوشته هام یک بار دیگه فرا رسیدن ایام محرم رو به همه ی شما دوستان تسلیت بگم هر چندحس می کنم هنوز محرم امسال اونجور که باید برای من بوی امام حسین(ع) رو نگرفته... خوب بگذریم. امشب می خوام براتون یه شعر بنویسم،یه شعر که بر خلاف بیشتر شعرام هنوز برام ارزش داره، هر چند شاید از نظر ادبی چندان هم قابل توجه نباشه...خیلی دوست دارم نظرتون رو در موردش بدونم؛ نظر واقعی، نه اینکه سر بزنید و بگید" قشنگ بود مرسی!" دلم می خواد بدونم چی ازش می فهمید یا احساستون در موردش چیه خلاصه یه خورده کالبد شکافی کنید ممنون خیلی می شم!... "تا ابد فاصله"
این همه فاصله را _ درمیان من و تو_ چه کسی خواهد کشت؟ چه کسی نیشتر ِ عشق به شریان پر از رخوت این فاصله ها خواهد زد؟ چه کسی خواهد گفت: که میان من و تو دست اندوه دگر کوتاه است چه کسی خواهد گفت: اینبار حقیقت دارد چه کسی خواهد گفت: این صدای گذر یاد من است که چنین غربت جادو شده ی قلب تو را می پوید... کاش می دانستی، که تو آن گم شده ی شهر پر از قصه و رویای منی کاش می دانستی، تو همان لحظه ی لبریز،همان خاطره ی روشن دنیای منی کاش می دانستی، که کلید در تنهایی تو دست من است کاش می دانستی، من همان رهگذر ساده ی دنیای توام که شبی می آیم، با نگاهی سرشار و طلسم غم دیرین تو را می شکنم... کاش روزی تو در قلعه ی تنهایی خود را رو به من بگشایی و چنین گنگ و غریب لحظه ی روشن و افسونگر"ما" بودن را نسپاری به سکوت نسپاری به غم ِ"من" ماندن نسپاری به حضورِ گاه گاه ِ"شبح گم شده ای" در دل ِ شبهای ِ سرد تنهایی ِ خویش این خیال است که اکنون قفس قلب مرا می شکند و رها می خواند، هم نوا با مرغ ِ آرزوهای کمابیش محال: "می توان فاصله ها را طی کرد می توان در افق روشن عشق، دست ِ با هم بودن را گرم فشرد" ـــ چه خیالی، چه خیالی...افسوس؛ این تویی که آرام در پس ِ دیوار ِ قصر جادویی ِ خود می پوسی و منم که خیره ، به کلید ِ قفل ِ گنج تنهایی تو می نگرم تو به گرمای کسالت بار ِ"شبح گم شده ات" مشغولی ومن اینجا بی تو، شوکران ِ تلخ ِ"تا ابد فاصله" را می نوشم. سلام.بی خوابی زده بود به سرم گفتم بیام با شما حرف بزنم.اینجا هم بیشتر شده شبیه دفتر خاطرات شخصی... چند شب پیش تلوزیون فیلم"دنیای بی نقص" (perfect world) ساخته ی" کلینت ایستوود"رو گذاشت.فیلم خیلی زیبایی بود فکر می کنم ساخته ی 1992یا همون حدودا باشه.اگه تونستید حتماً ببینیدش. چند سطر شعر براتون می نویسم که یکی از دوستام (شیدا) برام فرستاده.البته نمی دونم از کیه یا کدوم خواننده خوندتش ولی مطمئنم برای اونایی که با ترانه و موزیکای غربی صفا می کنن جالبه: Empty spaces fill me up with holes Distant faces with no place left to go Without you within me I can’t find no rest Where I’m going is anybody’s guess I’ve tried to go on like I never knew you I’m awake but my world is half asleep I pray for this heart to be unbroken
But without you all I’m going to be is incomplete |
نوشته ها? پ?ش?ن
جستجو
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
خبر نامه
وضعیت من در یاهو
موسیقی وبلاگ
|
|